ریشهشناسی واژهها
📕📕ریشهشناسی واژهها
📕 الکی: الک ابزاری است که از سيمهاي باريک بافته ميشود، مانند غربال، ولي سوراخهاي آن کوچکتر است. به همين جهت بيخته آن بسيار نرم است. سابقاً که الک سيمي معمول نبود و يا در مناطقي که الک سيمي نداشته اند، پارچه هاي بسيار نازک پنبه اي را مانند الک سيمي به چوب وصل مي کردند و آرد و ساير چيزهاي نرم را به منظور بيختن از آن عبور مي دادند. این نوع الک مانند سیمی آن داری دوام نبوده و پس ازمدتی از بین می رفت. بعدها با توجه به این عدم استحکام آن، نماد سستی و کم دوامی شد و واژه «الکی»شکل کنایه به خود گرفت.
📕پاسخ: پات(ضد- مقابل) + سخون یا سخن = جواب سخن ،این واژه بعدها با کاهش واج در دو جز خود به صورت پاسخ درآمد.
📕کهربا: کاه+ ربا (بن مضارع ربودن)= رباینده کاه ، کهربا در حقیقت نوعی صمغ مترشح از درختان است که اگر به پارچه ابریشمی مالش داده شود خاصیت الکتریسته پیدا می کند و ذرات کاه و خرده های کاغذ را جذب می کند. بعد ها که ادیسون جریان برق را اختراع کرد این واژه در زبان عربی به الکتریسته اطلاق شد. جالب این جاست در برابر این کلمه فارسی که در زبان عربی رایج است کلمه عربی(برق) درزبان زبان فارسی به کار می رود.
📕زمهریر: زم ( سرما) + هریر( موجب )= موجب و دلیل سرما -بادسرد
📕فردوس:از دو جزء ترکیب یافته است: Pairi ( پیرامون ) + ( Daeza) ( معنی انباشتن و دیوارکشیدن )= درختکاری و گل کاری پیرامون ساختمان ، اصل این واژه که به صورت پردیس می باشد با معرب شدن به شکل فردوس در آمد و به زبان عربی راه یافت.
📕پیژامه: پای + جامه = جامه ی پا ، این واژه از زبان فارسی وارد هندوستان شد و از آنجا به زبان انگلیسی راه یافت سپس با تغییر شکل به صورت پیژامه به کشور مقصد بازگشت.
📕شلوار : شل (ران ) + وار (پسوند شباهت) = جامه ای که شبیه ران است.
📕آدینه : این واژه در ایران باستان: ati-ayanaka بوده است که به معنای به سویی رفتن، به سویی حرکت کردن، جمع شدن، اجتماع کردن می باشد. در عربی هم روز جمعه معنای روز جماعت و روز گردهمایی را میدهد.
📕آفرین : afri( افسون، دعای خیر) + vana:( آرزو، خواست)
* ریشه لغت آفرین از fri به معنی توجه کردن و خشنود کردن میآید. لغت نفرین همان (نه +آفرین) است.
📕منابع:
👈 تاریخ زبان فارسی، دکتر مهری باقری، انتشارات قطره، چ نهم، ۱۳۸۳.
👈فرهنگ معین، محمد معین، انتشارات امیرکبیر، چ نهم، ۱۳۷۵