#تشبیه

ادعای همانندی بین دو چیز است
هر تشبیه #چهار_رکن دارد

#مشبه:آن چه مانند می شود.
#مشبه‌به:آن چه به آن مانند می کنند.
#وجه_شبه:صفت مشترک بین مشبه و مشبه به که در مشبه به قوی تر و بارزتر است.
#ادات_تشبیه:واژگانی که مشبه را به مشبه به مانند می کنند از قبیل:چون،مانند،به سان،به کردار و ...

مثال:
چهره ی محبوب مانند آفتاب می درخشد.
چهره:مشبه/محبوب:مشبه به/مانند:ادات/درخشیدن:وجه شبه

نکته۱:
مشبه و مشبه به را #طرفین_تشبیه می گویند.

نکته۲:
حذف طرفین تشبیه در تشبیه ممکن نیست.(گاه مشبه به قرینه ی حضوری یا لفظی و به جهت وضوح و روشنی حذف می شود.)

مثال:به سان پلنگی که بر پشت گور/نشیند برانگیزد از گور،شور

به نظر شما مشبه چه کسی است؟

نکته۳:
ادات و وجه شبه در تشبیه حذف می شوند و این امر تشبیه را زیباتر می کند.به نظر شما چرا؟

نکته۴:
گاهی ظاهر کلام تمام ویژگی های تشبیه را داراست اما چون مبتنی بر راستی است و.دروغ و تخیل نیست،تشبیه محسوب نمی شود.
مثال:نفت مثل بنزین است.

گفتیم که در تشبیه با حذف وجه شبه و ادات ،تشبیه زیباتری خواهیم داشت چون ذهن با تلاش شباهت ها را در می یابد و خواننده از آن بیشتر لذت می برد.به این گونه تشبیهات که در آن فقط طرفین تشبیه ذکر می شوند #تشبیه_بلیغ می‌گویند.

تشبیه ی بلیغ به دو شکل ظاهر می شود:

۱:#اضافی
۲:#غیر_اضافی(=اسنادی)

تشبیه اضافی یا اضافه ی تشبیهی از مشبه و مشبه به ساخته می شود و معمولا جای مشبه و مشبه به عوض شده با کسره ی اضافی با هم ترکیب می شوند و از این راه،اضافه ی تشبیهی به دست می آید.
مانند:
دریای عشق-کیمیای سعادت-گوهر اشک-چراغ دانش-درخت دوستی و ...
در تشبیه ی غیر اضافی یا اسنادی مشبه و مشبه به در جایگاه نهاد و مسند در یک جمله ی اسنادی می نشینند.
مثال:
علم دریاست.
اشک گوهری بود که از چشمانش می چکید.
تو شبنمی،تو بهاری،سپیده ی سحری...

تشبیه ی مطلق(=ساده یا مفرد):تشبیهی است که تمام ارکان تشبیه را داراست.
مثال:
دل من چون پرستوی بهاری/از این صحرا به آن صحرا فراری

شبی تیره مانند دریای قیر...

قطرات اشک چون گوهری درخشان از چشمانش فرو می ریخت.

#تشبیه_بلیغ

که در آن وجه شبه و ادات حذف می شوند و به دو شکل اسنادی و اضافی می آید.

قطرات اشک گوهرهایی بودند که از چشمانش می ریخت/می ریختند.

اضافی:

گوهر اشک از چشمانش فرو می ریخت.

با #حذف یکی از #طرفین_تشبیه از تشبیه و حضور معنوی آن در جمله از مقوله ی تشبیه خارج و وارد مقوله ی #استعاره می شویم.

پس در تعریف استعاره می گوییم:

استعاره تشبیهی است که در آن یکی از طرفین تشبیه حذف می شود.

پس پایه ی استعاره ،تشبیه است.

تشبیه ادعای همانندی و استعاره ادعای یکسانی دو پدیده است.

در مثال فوق اگر بگوییم :
گوهر از چشمانش فرو می ریخت.

گوهر در معنای اشک به کار رفته است و استعاره از آن است.
در این جمله اشک و گوهر را یکسان فرض کرده ایم.

استعاره بر دو قسم است:
۱-استعاره ی مصرحه
۲-استعاره ی مکنیه(=بالکنایه)

#استعاره در لغت عاریت گرفتن،قرض گرفتن و در اصطلاح کاربرد یک کلمه در معنایی دیگر بر پایه ی تشبیه و با حضور قرینه است.

استعاره حتما نیازمند قرینه است.
مثلا اگر کسی بگوید:
 شیری را دیدم و مقصود او فرد شجاع باشد،شنونده مقصود او را درک نمی کند اما اگر بگوید:
 شیری را دیدم که در جبهه تیر می انداخت،خواننده یا شنونده در می یابد که شیر در معنای اصلی خود به کار نرفته است.

#استعاره_مصرحه(آشکار و بارز)

اگر از تشبیه تمام ارکان حذف شود و فقط مشبه به را در معنا و به جای مشبه ،به‌کار ببریم،استعاره مصرحه نام دارد.

مثال:
مادرم گوهر من بود به دهر
زاغ گیتی گوهرم را دزدید

در مصراع اول مادر،مشبه و گوهر،مشبه به و نوع تشبیه،بلیغ اسنادی ست.
اما در مصراع دوم مشبه حذف شده و فقط مشبه به باقی مانده است.
پس گوهر استعاره ی مصرحه از مادر و تشبیه به کار رفته در مصراع اول قرینه ی آن است.

با این استعاره ها آشنا هستید

قطره ی دانش که بخشیدی ز پیش/متصل گردان به دریاهای خویش
دریا:استعاره از دانش بی کران خداوند

بر کشته های ما جز باران رحمت خود مبار.
کشته ها:استعاره از اعمال

بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد...
بت:محبوب /گل:صورت/سنبل:موی محبوب

در مثال آشنای بالا که در توضیح تشبیه آورده شده ،مراحل تبدیل تشبیه ی ساده به تشبیه ی بلیغ و سپس استعاره را به آسانی می توانید کشف کنید:

اشک چون گوهری درخشنده از چشمانش می‌چکد=تشبیه ی مطلق

اشک مرواریدی است که از چشمانش می چکد.=تشبیه ی بلیغ اسنادی

مروارید اشک از چشمانش می چکد.=تشبیه ی بلیغ اضافی

مروارید از چشمانش می چکد=استعاره ی مصرحه